تکپارتی
تکپارتی
بغل آشتی 🍷🍷
سلام من ات هستم و ۱ ساله که با یونگی ازدواج کردم این روزا یکم حرفمون شده و باهم لج داریم مطمئنم که امروز هم وقتی از سرکار برمیگرده بازم دعوا داریم
چند مین بعد :
ویو ات :
یکی زنگ خونه رو زد دیدم یونگی پشت دره درو باز کردم
( یونگی ات _ )
_ سلام عزیزم
سلام
_ خوبی ؟
اره
_ یه ربع دیگه غذا آماده اس
اوم باشه
بعد از غذا :
ویو یونگی :
بعد از غذا رفتم یکم تلویزیون ببینم که ات اومد دستم رو بغل کرد دستم رو از بغلش کشیدم بعد اون بهم گفت
_ هعی باز چته با من ؟؟
.....
_ جواب منو بده
ولم کن مگه نمیبینی دارم فیلم نگا میکنم
_ فیلم از من مهم تره
« زیر لب » اره
_ چی گفتی ؟؟؟
به تو چه
_ آه عزیزم بیا باهم خوب باشیم
نمیخوام
_ یونگی من دوست دارم
ولی من ندارم
_ خب چرا ها ؟؟
.......
_ مگه با تو نیست.....
« میزنه تو گوشش » خفه شو دیگه پاشو برو تو اتاقت
_ نمیخوام
......
_ دوستم داشته بااااش
« دوباره میزنه تو گوشش » گفتم برو تو اتاقت
_ « اشک تو چشماش جمع میشه و میره در رو پشتش قفل میکنه و تا جون داره گریه میکنه »
ویو یونگی :
هزار بار بر خودم لعنت فرستادم چرا اینکار رو کردی یونگی تو خیلی به اون سخت گرفتی اصلا چطور تونستی با فرشتت اینجوری حرف بزنی تصمیم گرفتم برم و هر جور شده ازش عذر خواهی کنم
« تق تق »
_ چیه چی حق میخوای حق حق
ام میخواستم بگم معذرت میخوام خیلی زیاده روی کردم
_ که چی دیگه رابطه ی ما تموم شده
این در رو باز کن
_ نمیخوام
این در رو باز کن و اگر نه میشکونمش
_ بشکون
میشکونما
_ خب بشکون
« در رو شکوند »
_ ه.ه.ها چیکار کردی دیوونه
لطفا منو ببخش
_ نمیبخشم
« نزدیک ات میشه »
_ برو اون طرف نزدیک من نشو
خواهشا منو ببخش
_ نه به هیچ وجه نمیبخشم
« بغلش میکنه » حالا چی
_ فکر کردی من با یه بغل خر میشم
.......
_ « بغلش میکنه » درست فکر کردی
ادمین : و به خوبی خوشی زندگی کردند 🎀🎀
ممنون میشم لایک کنید و نظرتون رو بگید 🍓🍓
🍓🧸🎀 𝒌𝒊𝒎 𝒔𝒐𝒓𝒊 🍓🧸🎀
بغل آشتی 🍷🍷
سلام من ات هستم و ۱ ساله که با یونگی ازدواج کردم این روزا یکم حرفمون شده و باهم لج داریم مطمئنم که امروز هم وقتی از سرکار برمیگرده بازم دعوا داریم
چند مین بعد :
ویو ات :
یکی زنگ خونه رو زد دیدم یونگی پشت دره درو باز کردم
( یونگی ات _ )
_ سلام عزیزم
سلام
_ خوبی ؟
اره
_ یه ربع دیگه غذا آماده اس
اوم باشه
بعد از غذا :
ویو یونگی :
بعد از غذا رفتم یکم تلویزیون ببینم که ات اومد دستم رو بغل کرد دستم رو از بغلش کشیدم بعد اون بهم گفت
_ هعی باز چته با من ؟؟
.....
_ جواب منو بده
ولم کن مگه نمیبینی دارم فیلم نگا میکنم
_ فیلم از من مهم تره
« زیر لب » اره
_ چی گفتی ؟؟؟
به تو چه
_ آه عزیزم بیا باهم خوب باشیم
نمیخوام
_ یونگی من دوست دارم
ولی من ندارم
_ خب چرا ها ؟؟
.......
_ مگه با تو نیست.....
« میزنه تو گوشش » خفه شو دیگه پاشو برو تو اتاقت
_ نمیخوام
......
_ دوستم داشته بااااش
« دوباره میزنه تو گوشش » گفتم برو تو اتاقت
_ « اشک تو چشماش جمع میشه و میره در رو پشتش قفل میکنه و تا جون داره گریه میکنه »
ویو یونگی :
هزار بار بر خودم لعنت فرستادم چرا اینکار رو کردی یونگی تو خیلی به اون سخت گرفتی اصلا چطور تونستی با فرشتت اینجوری حرف بزنی تصمیم گرفتم برم و هر جور شده ازش عذر خواهی کنم
« تق تق »
_ چیه چی حق میخوای حق حق
ام میخواستم بگم معذرت میخوام خیلی زیاده روی کردم
_ که چی دیگه رابطه ی ما تموم شده
این در رو باز کن
_ نمیخوام
این در رو باز کن و اگر نه میشکونمش
_ بشکون
میشکونما
_ خب بشکون
« در رو شکوند »
_ ه.ه.ها چیکار کردی دیوونه
لطفا منو ببخش
_ نمیبخشم
« نزدیک ات میشه »
_ برو اون طرف نزدیک من نشو
خواهشا منو ببخش
_ نه به هیچ وجه نمیبخشم
« بغلش میکنه » حالا چی
_ فکر کردی من با یه بغل خر میشم
.......
_ « بغلش میکنه » درست فکر کردی
ادمین : و به خوبی خوشی زندگی کردند 🎀🎀
ممنون میشم لایک کنید و نظرتون رو بگید 🍓🍓
🍓🧸🎀 𝒌𝒊𝒎 𝒔𝒐𝒓𝒊 🍓🧸🎀
۴.۶k
۰۵ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.