عاشقی بر من پریشانت کنم

عاشقی بر من پریشانت کنم
کم عمارت کن که ویرانت کنم

گر دو صد خانه کنی زنبوروار
چون مگس بی خان و بی مانت کنم

تو بر آنک خلق را حیران کنی
من بر آنک مست و حیرانت کنم

ور تو افلاطون و لقمانی به علم
من به یک دیدار نادانت کنم

تو به دست من چو مرغی مرده ای
من صیادم دام مرغانت کنم

بر سر گنجی چو ماری خفته ای
من چو مار خسته پیچانت کنم

چند می باشی اسیر این و آن
گر برون آیی از این آنت کنم

چون خلیلی هیچ از آتش مترس
من ز آتش صد گلستانت کنم
#مولانا
دیوان شمس
دیدگاه ها (۸)

کارَت از این زیبایی شیطانی آخر زار خواهد شدموی بلندت عاقبت ب...

صدایم بزنبلند بلندتو عشق ترین صدایروشنی قلب منی #امیر_وجود

از زاهد بی مغز مجو معرفت عشق کف از دل دریا چه خبر داشته باش...

لــــــــــــــــــرزد از بــــیم جدایی استخـوانــــــــم بن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط