پادشاهی د زمستا به نگهبا گفت

📝
پادشاهی دﺭ زمستاﻥ به نگهباﻥ گفت:
سردﺕ نیست؟ گفت: عادت دارم
گفت: میگویم براﺕ لباﺱ گرﻡ بیاورند.

ﻭ فراموش کرﺩ ،
صبح جنازﻩ نگهباﻥ رﺍ دیدند، روﻯ ﺩیوار نوشته بود:
به سرما عادﺕ داشتم، ﺍما وعده لباس گرمت مرﺍ از پاﻯ درآورد...!

مواظب وعدﻩ هایماﻥ باشیم...

💎 @MOSBAT
#جـمیـݪ‌_رائـع_‌روعــہ‌_ابــداع
دیدگاه ها (۳)

در انتظار چه هستید؟بر حسب انتظار شما برای شما رویدادها اتفاق...

🔶 یک آموزش کوتاه اما موثر👌گاهی آدم هنگام گرسنگی با یه نون م...

زیر باران رفتمدلم از پاکی باران لرزیدو نگاهم را شستو صدایم ر...

بعضی وقتها باید دست برداریم ازغصه خوردن و خراب کردنِ روزهایم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط