سکوت کمر فکرم را شکست
سکوت کمر فکرم را شکست
خسته ام از تظاهر به خندیدن
“به بودن” “به ایستادگی” “به صبر”
کاش میشد به عزرائیل رشوه داد
اینجا روی این کره ی خاکی پر است از آدم هایی که
مرا نمیفهمند و فقط ترجمه ام میکنند
آن هم به زبان خودشان!!!!!!!
پایانی برای قصه هانیست؟نه بره هاگرگ میشوند ونه گرگ هاسیر؟خسته ام ازجنس قلابی آدم ها،دارمیزنم خاطرات کسانی که مرا آزرده اند،حالم خوب است اماگذشته ام دردمیکند...؟سوت پایان را بزنید!!؟صداقت من،حریف هرزگی این زمانه نمیشود...
خسته ام از تظاهر به خندیدن
“به بودن” “به ایستادگی” “به صبر”
کاش میشد به عزرائیل رشوه داد
اینجا روی این کره ی خاکی پر است از آدم هایی که
مرا نمیفهمند و فقط ترجمه ام میکنند
آن هم به زبان خودشان!!!!!!!
پایانی برای قصه هانیست؟نه بره هاگرگ میشوند ونه گرگ هاسیر؟خسته ام ازجنس قلابی آدم ها،دارمیزنم خاطرات کسانی که مرا آزرده اند،حالم خوب است اماگذشته ام دردمیکند...؟سوت پایان را بزنید!!؟صداقت من،حریف هرزگی این زمانه نمیشود...
- ۱.۶k
- ۱۲ اسفند ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط