کاش یک تکه سنگ بودم

کاش یک تکه سنگ بودم.
یک تکه چوب.
مشتی خاک.
کاش یک سپور بودم.
یک نانوا.
یک خیاط.
دست فروش.
دوره گرد.
پزشک .
وزیر.
یک واکسی کنار خیابان.
کاش کسی بودم که تو را نمی شناخت.
کاش دلم از سنگ بود.
کاش اصلا دل نداشتم.
کاش اصلا نبودم.
کاش نبودی.
کاش می شد همه چیز را با تخته پاک کن،پاک کرد.
آخ مهتاب!
کاش یکی از آجرهای خانه ات بودم.
یا یک مشت خاک باغچه ات.
کاش دستگیره ی اتاقت بودم تاروزی هزار بار مرا لمس کنی.
کاش چادرت بودم. نه ،کاش دست هات بودم.
کاش چشم هات بودم .
کاش دلت بودم .نه،کاش ریه هات بودم تا نفس هات را در من فروببری و از من بیرون بیاوری.
کاش من تو بودم .
کاش تو من بودی.
کاش ما یکی بودیم ،یک نفر دوتایی!



#مصطفی_مستور
دیدگاه ها (۷)

ساعت دیدار به وقت قرارهای عاشقانه بود دیر رسیدی!هیچ عاشقی سا...

ای کاش که مردم آن صنم دیدندی یا گفتن دلستانش بشنیدندی تا بید...

تو مثل یک جبهه‌ هوای خانمان بر انداز از سیبیری هستی‌ سرد پر ...

ای عشق من!ای آیه ی مکرر آرامش!می خواهمت هنوز!آری هنوز هم دری...

playmate_p45

game of love and hate(part 28)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط