آفتاب زیبائی اش را به چشم های بیدار شادباش میگوید
آفتاب زیبائی اش را به چشم های بیدار شادباش میگوید
صبح در نهایت طراوت و تازگی قد می کشد
نفس بکش یک روز دیگر بیداری خدا را شاکر باش
پنجره های خوشبختی به رویت باز است
شاخه های روزی پر هستند از سیب های سرخ
و به تمنا نشسته اند تلاش دستان ساعی تو را
باز هم تقویم ورق خورد
و یک روز دیگر پیش روی تو گسترده شد
این دقایق را دریاب...
صبح در نهایت طراوت و تازگی قد می کشد
نفس بکش یک روز دیگر بیداری خدا را شاکر باش
پنجره های خوشبختی به رویت باز است
شاخه های روزی پر هستند از سیب های سرخ
و به تمنا نشسته اند تلاش دستان ساعی تو را
باز هم تقویم ورق خورد
و یک روز دیگر پیش روی تو گسترده شد
این دقایق را دریاب...
- ۱.۷k
- ۱۷ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط