سناریو
#سناریو
(وقتی روزه گرفتین)
نامی: داره کتاب میخونه یاد غذا میوفته
کتابشم راجب غذاعه🙄😐
جین: اتتتتت این چه کاریه زیر چشمام گود افتاده🙄
شوگا: سعی میکنه بخوابه که گشنش نشه ولی از گشنگی نمیتونه بخوابه😂💔
جیهوپ: ات پاهامو احساس نمیکنم ویتامین کم اوردم🗿
جیمین: ات. به یچی پی بردم
ات: چی؟
جیمین: یچی به اسم ویتامین موچی وجود داره
ات: چطور فهمیدی؟
جیمین: چون الان ویتامین موچی کم اوردم🙄
تهیونگ: ات هم خودمو کش. تم لپ در بیارم حالا تو ابشون کن 🙄
کوک: یواشکی داره شیر موز میخوره🙄😂
ولی ات مچشو میگیره🗿
(وقتی روزه گرفتین)
نامی: داره کتاب میخونه یاد غذا میوفته
کتابشم راجب غذاعه🙄😐
جین: اتتتتت این چه کاریه زیر چشمام گود افتاده🙄
شوگا: سعی میکنه بخوابه که گشنش نشه ولی از گشنگی نمیتونه بخوابه😂💔
جیهوپ: ات پاهامو احساس نمیکنم ویتامین کم اوردم🗿
جیمین: ات. به یچی پی بردم
ات: چی؟
جیمین: یچی به اسم ویتامین موچی وجود داره
ات: چطور فهمیدی؟
جیمین: چون الان ویتامین موچی کم اوردم🙄
تهیونگ: ات هم خودمو کش. تم لپ در بیارم حالا تو ابشون کن 🙄
کوک: یواشکی داره شیر موز میخوره🙄😂
ولی ات مچشو میگیره🗿
- ۴.۲k
- ۲۷ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط