📝 هراس
📝#هراس
جوهر سبز طبیعت بر جنگلی خفته خودنمایی میکرد
پیرمردی ایستاد
و صدایی که خنجر شد
بر درختی که #هراس داشت از تبر
گوشِ شاخه هایش تیز شد
برگ برگ عمرش به زمین ریخت
کلبه ای در جنگل گرمای آتش را لمس کرد
و هیزمی سوخت دور از چشم درختانی که تبر کابوسشان شد
و جنگل دوباره به خواب رفت
#سمیه_ظاهری
جوهر سبز طبیعت بر جنگلی خفته خودنمایی میکرد
پیرمردی ایستاد
و صدایی که خنجر شد
بر درختی که #هراس داشت از تبر
گوشِ شاخه هایش تیز شد
برگ برگ عمرش به زمین ریخت
کلبه ای در جنگل گرمای آتش را لمس کرد
و هیزمی سوخت دور از چشم درختانی که تبر کابوسشان شد
و جنگل دوباره به خواب رفت
#سمیه_ظاهری
۶.۳k
۰۴ دی ۱۳۹۹