هراس

📝#هراس
جوهر سبز طبیعت بر جنگلی خفته خودنمایی میکرد
پیرمردی ایستاد
و صدایی که خنجر شد
بر درختی که #هراس داشت از تبر
گوشِ شاخه هایش تیز شد
برگ برگ عمرش به زمین ریخت

کلبه ای در جنگل گرمای آتش را لمس کرد
و هیزمی سوخت دور از چشم درختانی که تبر کابوسشان شد
و جنگل دوباره به خواب رفت

#سمیه_ظاهری
دیدگاه ها (۲۴)

#یا_زهرا(س)

#کاپی #کاپی۱۲ده #طنز #کاریکاتورتولدت مبارک رفیق قدیمی و همیش...

براتون #دعا میکنم اونی بشه که فکر میکنین هیچوقت نمیشه.

هر #آدمی #حقشه که یه نفرو تو #زندگیش داشته باشه که مثل #سعدی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط