کاش براتون مهم بودم

پارت ۳۱
(فلش بک به ۲ سال بعد)
وبو هانول:
دو سال از اون روزها می‌گذره حالم خیلی بهتره توی مدرسه دوستای بیشتری پیدا کردم و افسردگیم هم خوب شده الان واقعاً خوشحالم امروز باید بریم دکتر برای بیماری قلبیم رفتم دوش گرفتم و لباس پوشیدم رفتم پایین دیدم داداشام دارن صبحونه میخورن
+سلام صبح بخیر
اعضا. سلام صبح بخیر
نامی. عزیزم خوبی؟
+بله داداش خوبم
جین. امروز باید بریم مطب دکتر یادته که؟
+اوهوم
هوپی. نمیترسی که؟
+نه چرا باید بترسم
شوگا. آفرین عزیزم خوبه که نمیترسی
جیمین. آره خواهر کوچولوم شجاعه*خنده*
+وا داداش من ۱۶ سالمه کوچولو چیه
کوک. خب کوچولویی دیگه
+من کوچولو نیستم*کیوت و حرصی*
ته. تو هرچقدرم که بزرگ شی خواهر کوچولوی مایی دیگه
+هوففف باشه من کوچولو خوبه*خنده*
کوک. آفرین خواهر کوچولوی من
*همه میخندن*
نامی. خب دیگه آماده شو بریم
+چشم
ته. آفرین
(فلش بک به داخل مطب دکتر)
شوگا. ببخشید برای نوبت قلب (نمیدونم چی بگم) اومدیم
پرستار. بله بفرمایید از این طرف
جیمین. ممنون
جین. با اجازه
ادامه دارد....
دیدگاه ها (۱)

کاش براتون مهم بودم

کاش براتون مهم بودم

کاش براتون مهم بودم

کاش براتون مهم بودم

کاش براتون مهم بودم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط