part

part;6
از زبان ا/ت؛ وایب بدی داشت زیر زمین .
زیر پام پر از خون بود همینطور داشت منو میبرد به ته سالن که همین طور که داشتم کشیده میشدم روی خون های زمین
و لبتس هام کثیف شدن داشتم فحشش میدادم که منو روی یه صندلی بست 😔
ا/ت: هق هق هق ولم کن تورو هق خدا هق غلط هق کردم 😢😭
جیمین :اِ حالا که تو دام من افتادی اینو میگی اولا ک۶ میگفتی (داره ادا در میاره جیمین: ) مامان این ارباب شما هیچ کاری نمیتونه با من بکنه که چی شده حالا داری گریه میکنی
جیمین:جونگ کوک این دختر رو شکنجه کن تا جایی که مرگ رو با چشماش ببینه 😎
جونگ کوک :چشم برادر
ا/ت: چی ؟این اقا چرا انقدر خوشگله و خوش تیپه 😢🤧😪🤤
وا اگه گریه هام رو دیده باشه به فنا رفتم 🙂🙃
جونگ کوک ویو: وای چرا این دختره انقدر کیوته وای قلبم داره از جاش در میاد وایییییی🫨
فکر کنم عاشق شدم 🙄🤤












خوب واسه پارت بعد ۲ تا لایک ۱ کامنت 😔😔😔😔چقدر من بد بختم که شما حمایت نمیکنید و من باید از ۱ لایک شروع کنم 🙄😓
دیدگاه ها (۴)

part:7از زبان جونگکوک:رفتم جلو تا بدونم این دختر به این خوش...

بچه ها اینو پخش کنید =)bangtan and army forever🤝💜💜#iranians-...

part"5 از زبان ا/ت ؛ یک دفعه دیدم داره از زیر پام صدار چکش و...

عرر خر ذوق شید یکم تا بیام 😂

قلب یخیپارت ۱۰از زبان ا/ت:غذامون تموم شد منم میخواستم برم دس...

پارت ۹۲ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط