غزلمعاصر




#غزل_معاصر


تو سراب موج گندم ، تو شراب سیب داری
تو سر فریب "آری!" تو سر فریب داری

لب بی وفای او کی به تو شهد می چشاند
چه توقعی است آخر ، که تو از طبیب داری

شب دل بریدن ماست چه اتفاق خوبی
چمدان ببند بی من سفری قریب داری

پس از این مگو خیانت به حکایت یهودا
که مسیح نیست آن کس که تو بر صلیب داری

چه شکایتی است از من که چرا به غم دچارم
تو که از سروده های دل من نصیب داری

#فاضل_نظری
دیدگاه ها (۳)

زن ها قویترینند...هنگام شکستن صدایشان در نمی آیددرد که دارند...

...

نگاه های مردم را دیده ای این روزها؟نگاه هاشان همه ی دلت را خ...

غمنامه ی حیات مرا نیست پشت و روی بیداریَم به خواب پریشان برا...

🌱🍒تو سراب موج گندم ، تو شراب سیب داریتو سر فریب "آری!" تو سر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط