saja hunters
saja hunters
پارت اول
میرا:بچه ها من خسته شدم از دست این شیاطین تا میخوایم کاری کنیم همش شیاطین میآیند
رومنس:سخت نگیر عزیزم
میرا:رومنسسسسسسسس
رومنس: باشه باشه ببخشید
جینو:بچه ها گیما هر لحظه امکان داره حمله کنه شما نقشه ای دارید
رومی:بهتر هست اول روی آهنگ جدیدمان تمرکز کنیم
بیبی:باید هانمون را قویتر کنیم تا شیاطین نتوانند بیایند
یونا:بچه ها بابی یک پست گذاشته
میستری:چه پستی
یونا:رفته سواحل کالیفرنیا😑
رومی و جینو:😑😑
ابی:الان وقت رفتن بود😐
رینا: آره گفته تا یک ماه دیگر نمیآید
زویی:بهتر از این نمیشه😑😐
میستری:چه قدر هوای اینجا گرمه
زویی پرید بغل میستری
میستری:یا عیسی مسیح...چیکار میکنی
رومنس:میستری مثل اینکه یکی خیلی دوستت داره
میستری:.........
جینو:شما بچه ها همیشه مسخره بازی در می آورید
بیبی:ابی کجاست؟؟؟؟؟؟؟
ابی در حال زدن مخ رینا
ابی:رینا نگاه کن چقدر عضله دارم
رینا:😐
بیبی هم در حال زدن مخ یونا
بیبی:یونا نگاه کن چقدر عضله ندارم
یونا:😐
رومنس:میرا بغلت کنم؟
میرا:نچ
رومنس:تو رو خدا
میرا:باشه
رومنس:مرسی(محکم میرا را بغل کرد)
جینو:رومی منم بغلت کنم؟
رومی:اینجا چه خبره؟
جینو:(ریختن اشک مصنوعی)
رومی: باشه(جینو را بغل کرد)
و خب زویی همچنان مانند کَنه به میستری چسبیده بود
که یهو.......
❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥
پارت اول
میرا:بچه ها من خسته شدم از دست این شیاطین تا میخوایم کاری کنیم همش شیاطین میآیند
رومنس:سخت نگیر عزیزم
میرا:رومنسسسسسسسس
رومنس: باشه باشه ببخشید
جینو:بچه ها گیما هر لحظه امکان داره حمله کنه شما نقشه ای دارید
رومی:بهتر هست اول روی آهنگ جدیدمان تمرکز کنیم
بیبی:باید هانمون را قویتر کنیم تا شیاطین نتوانند بیایند
یونا:بچه ها بابی یک پست گذاشته
میستری:چه پستی
یونا:رفته سواحل کالیفرنیا😑
رومی و جینو:😑😑
ابی:الان وقت رفتن بود😐
رینا: آره گفته تا یک ماه دیگر نمیآید
زویی:بهتر از این نمیشه😑😐
میستری:چه قدر هوای اینجا گرمه
زویی پرید بغل میستری
میستری:یا عیسی مسیح...چیکار میکنی
رومنس:میستری مثل اینکه یکی خیلی دوستت داره
میستری:.........
جینو:شما بچه ها همیشه مسخره بازی در می آورید
بیبی:ابی کجاست؟؟؟؟؟؟؟
ابی در حال زدن مخ رینا
ابی:رینا نگاه کن چقدر عضله دارم
رینا:😐
بیبی هم در حال زدن مخ یونا
بیبی:یونا نگاه کن چقدر عضله ندارم
یونا:😐
رومنس:میرا بغلت کنم؟
میرا:نچ
رومنس:تو رو خدا
میرا:باشه
رومنس:مرسی(محکم میرا را بغل کرد)
جینو:رومی منم بغلت کنم؟
رومی:اینجا چه خبره؟
جینو:(ریختن اشک مصنوعی)
رومی: باشه(جینو را بغل کرد)
و خب زویی همچنان مانند کَنه به میستری چسبیده بود
که یهو.......
❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥
- ۳.۴k
- ۰۱ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط