از عشق هر چه میطلبیدم درین جهان

از عشق هر چه می‌طلبیدم درین جهان
مولای روم و حافظ و بیدل نمود بیان
(یک دست جام باده و یک دست زلف یار)
جانی سخن که جمله مهیاست ای زمان
#نواح
دیدگاه ها (۶)

زندگی ثانیه ها را دم پائیز بشمار خواب دیدم به پائیز نرسد زند...

باز آی و دلِ تنگِ مرا #مونس جان باشوین سوخته را مَحرَمِ اسرا...

هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق

در پس پرده بسی راز نهان می بینمیک جهان عشق در این کنج جهان م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط