بپوش مرا

بپوش مرا
ولی برعکس!
که درآغوش بگیرمت طولانی...
تا نفس هایمان گره کور بخورد!
که لبهایمان در راه برگشت از میهمانی پاییزی
راه خانه را گم کنند!

تن کن مرا
تنگ...
که صدای ترک استخوانهایم
گم شود در خش خش عاشقانه ی پیاده رو!
با من باش
از این پاییز تا همیشه...
دیدگاه ها (۴)

دو سرِ یک جاده ایستاده بودیم.من به سمت تو آمدم،تو به استقبال...

یک ریز به خودم می‌گویم،تو را خواب دیده‌امو تو هنگام خواب، هی...

من کجا؟باران کجا؟ باران کجا و راه بی پایان کجا؟آه این دل دل ...

از تو هم دل کَندم ودیگر نپرسیدم ز خویشچاره ی معشوق اگرعاشق ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط