سلام آقای مهربانم دوباره صبحی سرزد وباز هم برای امدنتان فرجی خوانده شد اما.... عمریست که این عطش به لب ها ماندهاز هجـــر حبیب ، تاب و تـب ها مانـدهچون حائل ماســــــت این گنـاهان،آریخورشیـــد به پشت ابر و شب ها مانده