صبح که می شود
صبح که می شود
دست هایم
از شوق نوازش گونه هایت
خورشیدوار می سوزد
و آن قدر از بیداری تو
سرمست می شوم
که می خواهم
نقش روشنایی روز شوم
سلام عشقم
دست هایم
از شوق نوازش گونه هایت
خورشیدوار می سوزد
و آن قدر از بیداری تو
سرمست می شوم
که می خواهم
نقش روشنایی روز شوم
سلام عشقم
۱.۲k
۱۶ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.