صبر کن تا بیقراری هات را درمان کنم

صبر کن تا بیقراری هات را درمان کنم
با غزلهایم تو را هم بوسه ای مهمان کنم

حل شوم در هرم لبخندت ولی امیدوار
اشتیاق و عشق را از دیده ات پنهان کنم

آنقدر میخواهمت دیوانه جانم گوش کن
من پریشان حال و احوالم نگو کتمان کنم

شعر ها در وصف رویت گفته ام ای جان من
این غزل را هم برایت وارد دیوان کنم

در نفس هایت بگو یک بار دیگر یوسفم
تا سراپای وجودم را برایت جان کنم
دیدگاه ها (۰)

نیستی باز و دل از خاطره ها سرشار است...باز باران شده و خاطره...

❄️شب+زیباتون+متبرک+به🌟گرمی+نگاه+خدا❄️الــهی🌟دلخوشی‌هاتون+افز...

شاید آن روز بیاید من و تُ ما بشویمپُـر شـده کاسه یِ صبـرِ م...

شب را بهانه می کنم برای پرسه زدن در کوچه های خیالشاید بگیرد ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط