سناریو درخواستی بی تی اس

سناریو درخواستی بی تی اس


وقتی که داداش بزرگت بودن و تو ۱۵ سالت بود و اونا سرپرستت بودن.. مافیای کشور بودن و پیدات میکنن...




نامجون:فقط با اخم‌ داشت بهت نگاه می‌کرد
ا.ت:تروخدا ولمممممممم کنننن من نمیخوام بمیرم اگه منو الان نکشی بعدا منو میکشییییی توووو *گریه*
نامجون:لعنتیییییی‌ من کییییی‌ دست رو تو بلند کردم که بخوام بکشمت روانییی




جین:مگه من صدبار به تو تاکید نکرده بودم از من فاصلهههه نگیرییییی ههاااااا
ا.ت:آخه سگی دلم نمیخواد با یه سگ زندگیمو بگذرونم میفهمی؟
جین:همینه‌ که هست هیچ غلطیم‌ نمیتونی بکنی



شوگا:روانی میفهمی تو هنوز به سنی نرسیدیییییی که من تو رو ول کنم بری پی زندگی خودت هاااااااا
ا.ت:داداش تروخدا آروم باش غلط کردم *گریه*




جیهوپ:
ا.ت:تروخدا با من کاری نداشته باش بخدا غلط کردم دیگه تکرار نمیشههه
جیهوپ:باید قول بدیییییی
ا.ت:باشه بخدا قول میدممم





جیمین:دختر روانی به جز من کی میتونه مواظب تو باشه اصن کیووووو داریییییییی
ا.ت:به تو چههههه من نمیخوام تو رو ببینم چجوری میتونم پیش تو باشم هر روز داری یکار خلاف میکنی بعد میخوای از من مواظبت کنییییی
جیمین:محکم بهش سیلی زد:مواظب حرف زدنت باششششش




تهیونگ:آروم بهت میگم کاریت ندارم پس درست جوابمو بدههه این همه مدت میش کی بودی؟
ا.ت:....
تهیونگ:منتظرم بگو
ا.ت:...
تهیونگ:خب خودت میخوای نمیگی دیگه پس بدتر میشه برات با زبون خوش دارم بهت میگم این همه مدت پیش کدوم سگییییی بودیییییی
ا.ت:پ.پیش د.دوستم *بغض و ترس*
تهیونگ:کدوم دوستت
ا.ت:خو‌ ل.لونا





کوک:هه فکر کردی من پیدات نمیکنم؟کور خوندییی‌
ا.ت:داداشی غلط کردم ببخشید
کوک:چجوری ببخشمت‌؟
ا.ت:نمیدونم ولی بخدا دیگه تکرار نمیشههه
کوک:معلوم میشه