رفتــــــــن دخترها برعکس پسرهاست ...
رفتــــــــن دخترها برعکس پسرهاست ...
بهانه نمیاورند
این شاخه آن شاخه نمیکنند
پیچاندن که هرگز ...
دخترها تا لحظه ی آخر میمانند
بعد از هر قهرو آشتی دورتر میشوند
بعد از هر بار فرو ریختن سردتر
بعد از هر بار فهمیدن حقایق بیخیال تر ...
و بعد از دیدن خیانت خنثی
ذره ذره از پیشتان میروند
آهسته آهسته طوری که نمیفهمید ترکتان میکنند ...
ابراز علاقه هایشان کور میشود
خنده هایشان لال
دیگر پر حرفی نمیکنند
کوتاه جواب میدهند
غر زدن که هرگز
از اتفاقات روزمره و ناراحتی ها و خریدهایشان بگیر
تا شکستن ناخونشان!
دیگر هیچکدام را برایتان نمیگویند ...
دیگربرایشان مهم نیست کجایید،خوبید یا دل گرفته!
دختر سراسر ناز است و توجه،
فقط کافی ست دیگر نازش خریدار نداشته باشد
و توجه را از قلم بی اندازید،
دلش میگیرد و حس اضافه بودن بر او غلبه میکند!
و شما زمانی میفهمید که یا کامل از دستش داده اید
یا سهم دل دیگری ست ...
قصه ی رفتن دخترها را هرگز درجایی نگفته اند،
چون هیچکس این رازها را نمیدانسته
و چقدر ما دخترها ناخوانده باقی مانده ایم ...
بهانه نمیاورند
این شاخه آن شاخه نمیکنند
پیچاندن که هرگز ...
دخترها تا لحظه ی آخر میمانند
بعد از هر قهرو آشتی دورتر میشوند
بعد از هر بار فرو ریختن سردتر
بعد از هر بار فهمیدن حقایق بیخیال تر ...
و بعد از دیدن خیانت خنثی
ذره ذره از پیشتان میروند
آهسته آهسته طوری که نمیفهمید ترکتان میکنند ...
ابراز علاقه هایشان کور میشود
خنده هایشان لال
دیگر پر حرفی نمیکنند
کوتاه جواب میدهند
غر زدن که هرگز
از اتفاقات روزمره و ناراحتی ها و خریدهایشان بگیر
تا شکستن ناخونشان!
دیگر هیچکدام را برایتان نمیگویند ...
دیگربرایشان مهم نیست کجایید،خوبید یا دل گرفته!
دختر سراسر ناز است و توجه،
فقط کافی ست دیگر نازش خریدار نداشته باشد
و توجه را از قلم بی اندازید،
دلش میگیرد و حس اضافه بودن بر او غلبه میکند!
و شما زمانی میفهمید که یا کامل از دستش داده اید
یا سهم دل دیگری ست ...
قصه ی رفتن دخترها را هرگز درجایی نگفته اند،
چون هیچکس این رازها را نمیدانسته
و چقدر ما دخترها ناخوانده باقی مانده ایم ...
۴.۸k
۱۵ فروردین ۱۴۰۰