جمعه

جمعه ؛
گاهی شبیهِ دفترچه ی خاطراتی ست که هر بار ، گوشه ای لم می دهی و ورقش می زنی .
و چه می چسبد مرورِ خاطراتِ کودکی و آخرِ هفته هایی که در سهل انگاریِ کودکانه گذشت !
کودکی هایی که در هوایِ نابِ خانه ی پدری سپری شد ،
و شیطنت هایی که در دلِ کوچه هایِ خاکی و پر از خاطره ، جا ماند .
جمعه دلگیر نیست !
باید به روزهایِ خوبِ رسیده و نرسیده فکر کرد ،
باید خاطراتِ شیرینِ گذشته را ورق زد .
باید ساده گرفت ،
باید بی خیال بود ...
دیدگاه ها (۹۷)

چشمانم را می بندم و به کودکی ام سفر می کنممی رسم به کوچه ای ...

https://wisgoon.com/sara.2020مهتاب زیباست اما فقط یک ساعت می...

آرزوها مثل بذر میمونهتو میکاری و فراموش میکنی اما خدا هر روز...

جهان شما بر اساس باورهایتان شکل میگیرد، باورها افکاری هستند ...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط