رفیق شهیدم
#رفیق_شهیدم
❤️با قایق گشت می زدیم. چند روزی بود عراقی ها راه به راه کمین می زدند بهمان.
سر یک آبراه، قایق حسین پیچید رو به رویمان.❤️ ایستادیم و حال و احوال. پرسید: «چه خبر؟»
آره حسین آقا. چند روز بود قایق خراب شده بود. خیلی وضعیت ناجوری بود.
حالا که درست شده، مجبوریم صبح تا عصر گشت بزنیم، مراقب بچه ها باشیم. عصر که می شه، می پریم پایین، صبحونه و ناهار و شام رو یک جا می خوریم.»
پرسید: «پس کی #نماز می خونی؟» گفتم: « همون عصری»، گفت: « بیخود»
بعد هم وادارمان کرد پیاده شویم. همان جا لب آب ایستادیم، نماز خواندیم. #شهید
#شهید_حاج_حسین_خرازی #علمدار
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
Hossein_kharrazi❤🌹
https://t.me/hossein_kharrazi72 #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم #نماز
#خاص #جذاب #مذهبے_هاے_جذاب❤
❤️با قایق گشت می زدیم. چند روزی بود عراقی ها راه به راه کمین می زدند بهمان.
سر یک آبراه، قایق حسین پیچید رو به رویمان.❤️ ایستادیم و حال و احوال. پرسید: «چه خبر؟»
آره حسین آقا. چند روز بود قایق خراب شده بود. خیلی وضعیت ناجوری بود.
حالا که درست شده، مجبوریم صبح تا عصر گشت بزنیم، مراقب بچه ها باشیم. عصر که می شه، می پریم پایین، صبحونه و ناهار و شام رو یک جا می خوریم.»
پرسید: «پس کی #نماز می خونی؟» گفتم: « همون عصری»، گفت: « بیخود»
بعد هم وادارمان کرد پیاده شویم. همان جا لب آب ایستادیم، نماز خواندیم. #شهید
#شهید_حاج_حسین_خرازی #علمدار
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
Hossein_kharrazi❤🌹
https://t.me/hossein_kharrazi72 #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم #نماز
#خاص #جذاب #مذهبے_هاے_جذاب❤
۲.۰k
۲۲ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.