این مردها که دوستشان میداریم،این ایستادگان بر قله ها،این
این مردها که دوستشان میداریم،این ایستادگان بر قله ها،این شناگران خلاف موج دریا،اینها که میخواهند جلوه گر حقیقت در میان لشگریانی سپرانداخته و تسلیم واقعیت باشند...اینها،همین ها که آبرویشان را میگذارند تا در میان جولانگه کرکسان محکوم به آرمانگرایی بی ثمر شوند،هجو شوند،بایکوت شوند تا میوه مبارزه شان به کام مشتریان تلخ و گندیده بیاید تا رسولان زمانه ای که میخواهند بشارت راهی غیر از ضلالت به این آدمیان مقهور سرنوشت در جبر آزادی را بدهند خریداری نیابند...
این «وابسته ها» که فریادشان استقلال است،این «جلادها» که راهشان شهادت است،این «محکوم ها» که آرمانشان عدالت است،اینها که طریقشان «مستلزم صبر رنج هاست»،این مریدان که مرادشان بهشتی و آوینی و متوسلیان بوده هنوز فحش خور ملسی دارند تا قاتلان بهشتی،تا هو کنندگان آوینی،تا این صهیونیسم که حاصل ژن نامرغوب دهها مرد بدکاره بر بکارت درختان زیتون بوده...تا اینها همه پمپاژ نفرت کنند و از این نفرت بمیرند...
اینها که بر طریق «ابراهیم» یا تبر به دست میگیرند یا دوربین!...یا این «قاسم» تفنگ بر دست که داغ هفت فرزند را بر دل یل حرامی عرب و ازرق شامی زمانه خود گذاشته،اینها مردان زمانه ما هستند،به بودن خود با اینها میبالیم،اینها که جای ابزوردیته ضدقهرمان سینمایی قهرمانانمان را تصویر کردند،اینها که جای جشن «نتوانستن» شیوه توانایی را به ما آموختند،اینها که جای قمار با کدخدا معامله با خدا را یادمان دادند،اینها که رسالت عدالت تا مرز شهادت را ادامه دادند...رنج اگر «اقلیت» بودن هم باشد با اینها میچربد به «اکثریت» سخت جان و سست عنصر...
این مردها را با فراز و فرودهایشان دوست میداریم،اینها زنهار دهندگان امواجی هستند که میخواهند مسافران کشتی جهانی شدن را به ساحل امن ولی بی امان روزمرگی برساند،اینها جلوه ایمان هستند بر عادت ها،اینها هنوز میجنگند و جنگ جنگ تا پیروزی
این «وابسته ها» که فریادشان استقلال است،این «جلادها» که راهشان شهادت است،این «محکوم ها» که آرمانشان عدالت است،اینها که طریقشان «مستلزم صبر رنج هاست»،این مریدان که مرادشان بهشتی و آوینی و متوسلیان بوده هنوز فحش خور ملسی دارند تا قاتلان بهشتی،تا هو کنندگان آوینی،تا این صهیونیسم که حاصل ژن نامرغوب دهها مرد بدکاره بر بکارت درختان زیتون بوده...تا اینها همه پمپاژ نفرت کنند و از این نفرت بمیرند...
اینها که بر طریق «ابراهیم» یا تبر به دست میگیرند یا دوربین!...یا این «قاسم» تفنگ بر دست که داغ هفت فرزند را بر دل یل حرامی عرب و ازرق شامی زمانه خود گذاشته،اینها مردان زمانه ما هستند،به بودن خود با اینها میبالیم،اینها که جای ابزوردیته ضدقهرمان سینمایی قهرمانانمان را تصویر کردند،اینها که جای جشن «نتوانستن» شیوه توانایی را به ما آموختند،اینها که جای قمار با کدخدا معامله با خدا را یادمان دادند،اینها که رسالت عدالت تا مرز شهادت را ادامه دادند...رنج اگر «اقلیت» بودن هم باشد با اینها میچربد به «اکثریت» سخت جان و سست عنصر...
این مردها را با فراز و فرودهایشان دوست میداریم،اینها زنهار دهندگان امواجی هستند که میخواهند مسافران کشتی جهانی شدن را به ساحل امن ولی بی امان روزمرگی برساند،اینها جلوه ایمان هستند بر عادت ها،اینها هنوز میجنگند و جنگ جنگ تا پیروزی
۶۸۱
۲۸ بهمن ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.