استاد شهریار

"استاد شهریار "
راه کج بود نشد تا به دیارم برسم
فال من خوب نیامد که به یارم برسم
بی‌قراری رسیدن رمق از پایم برد
نشد آخر سر ساعت به قرارم برسم
شهریاری پر از اندوه ثریا هستم
شاید آخر سر پیری به نگارم برسم
استخوان سوز سیاهی زمستان شده‌ام
بلکه نوروز بیاید به بهارم برسم
عشق هرروز دلم را به کناری می‌برد
عشق نگذاشت سرانجام به کارم برسم
مرگ دل‌بستگی آخر دنیای من است
می‌روم شاید روزی به مزارم برسم
دیدگاه ها (۳)

مهربانان ومهربانو ان عزیزدوستای گلم دوستون دارموشبی خوش پراز...

پرودگار مهربانم ، امروز شنبه است و این هفته را مانند یک غنچه...

"سازت" اگر عشق بنوازد...همه خلقت خواهند رقصید،زبانت اگ...

باران رو دوست دارم .. صدایش .. هوایش .. عطرش .. نفس هایش ......

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط