تو را با این همه چشم انتظاری دوستت دارم

تو را با این همه چشم انتظاری دوستت دارم

تو را تا لحظه های بیقراری دوستت دارم

نمیدانم چرا از من گریزانی و میدانم

تو را آهوی زیبای فراری دوستت دارم

به تریاک دو چشمان خمارت سخت معتادم

تو را با دردهای بد خماری دوستت دارم

تو از ایل و تبار لیلی افسانه ها هستی

تو را از هر نژاد و هر تباری دوستت دارم

بزن امشب تو راه قلب این مجنون آشفته

تورا چابک سوار بختیاری دوستت دارم

نگو از دوری و از فاصله امشب که میمیرم

بگو آرام و آهسته که آری دوستت دارم

بیا آغوش من را پر کن از اندام موزونت

تو ای سیلاب خون در رودجاری دوستت دارم

و در اندیشه ی فردا و فرداهای بی رویا

به سر سبزی جنگل های ساری دوستت دارم
دیدگاه ها (۶)

طبیب "درد بی درمان" کدامست ؟رفیق راه بی پایان کدامست ؟اگر عق...

چرا از یاد نمے روی... !؟ دلم .... ڪًـمی،، زندگے مے خوا...

چون پرستویی که در پرواز نیست بالِ احساسِ  من امشب باز نیست پ...

آنکه رفتنی ست به هیچ قیمتی نمی ماند!نمی توانی به چهارمیخَش ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط