اسم رمان : دختری که عاشق ماه شد .
اسم رمان : دختری که عاشق ماه شد .
در یکی از روستا هایی در جنوب آمریکا دختری به اسم جانی به دنیا اومد .
از همون کودکی با یک سگ بی سرپرست بزرگ شد جانی عاشق سگش بود و هر روز سگش رو به پیاده روی میبرد.
اون سگ از جانی دربرابر خیلی از خطر ها مواظبت می کرد و عاشق جانی بود .
اما خانوادشو دوست نداشت هر روز پدر و مادرش به خاطر نگه داری سگ در خونه دعواش می کردن .
جانی حتی تو مدرسه هم هیچ دوستی نداشت و همیشه تنها بود شغل جانی دست فروشی بود همیشه با پول تو جیبهایی که از پدر و مادرش می گرفت صرف خریدن وسایل ساخت دستبند می کرد .
او بعد از اینکه از مدرسه برمی گشت همراه با سگش به پارک کنار خونشون می رفت تا تمام دستبند هارو بفروشه یک شب که می خواست بره دستبند هارو بفروشه ناگهان ...
در یکی از روستا هایی در جنوب آمریکا دختری به اسم جانی به دنیا اومد .
از همون کودکی با یک سگ بی سرپرست بزرگ شد جانی عاشق سگش بود و هر روز سگش رو به پیاده روی میبرد.
اون سگ از جانی دربرابر خیلی از خطر ها مواظبت می کرد و عاشق جانی بود .
اما خانوادشو دوست نداشت هر روز پدر و مادرش به خاطر نگه داری سگ در خونه دعواش می کردن .
جانی حتی تو مدرسه هم هیچ دوستی نداشت و همیشه تنها بود شغل جانی دست فروشی بود همیشه با پول تو جیبهایی که از پدر و مادرش می گرفت صرف خریدن وسایل ساخت دستبند می کرد .
او بعد از اینکه از مدرسه برمی گشت همراه با سگش به پارک کنار خونشون می رفت تا تمام دستبند هارو بفروشه یک شب که می خواست بره دستبند هارو بفروشه ناگهان ...
۳۴۹
۰۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.