میگن از ماه رجب بگو
میگن از ماه رجب بگو
بابا رجب حسینه!
شعبان حسینه!
رمضان حسینه!
بیاید از حسین بگیم کِیف کنیم
مست شیم!
خَمّارِ آتش پرست بویِ مِی رو میشنُفه!
میگن امام حسین، اهل بیت دوستمون دارن؟
دارم همینطوری جوابِ چندتا سوالِ عزیزان رو هم میدم نگید جواب ندادم!
بابا خودتونو دستِ کم گرفتید!
رسیدید به هم دیگه دست به قلبِ هم بذارید!
زائرِ قلبِ همدیگه باشید!
چرا؟
قَبرُهُ فی قُلوبِ مَن والاه!
قلبِ شماها حرمِ سیدالشهداست!
قلبِ رفیقِ هیئتیِ تو
قلبِ دوستِ تو که محبِ سیدالشهداست
حرم و شش گوشه و مَدفَنِ حسینه!
دست بکشید روی صورتِ هم...
تَبَرُک کنید غبارِ رویِ همدیگه رو
چرا؟
چون فرمود شیعیان و محبانِ ما
از اضافیِ گِلِ ما خلق شدن!
خودتونو دستِ کم نگیرید
قدرِ خودتو بِدون باباجان...
رجبُ المُرَجَبِ ما حسینه دیگه... ها؟
ببین امام صادق چه جور از حسین میگن
روزی و توشه یِ محرم همه تون ان شاء الله.
خدمتِ امام صادق بود.
پرسید آقاجان حالِ موسی کَلیمُ الله
در هنگامِ جان دادن چطور بود؟ بهم بگید...
آقاجان فرمود:
وقتی عزرائیل بر موسی نازل شد
موسی از او پرسید:
از کدوم عضو میخوای جانم رو قبض کنی؟
عزرائیل پاسخ داد از دهان...
موسی گفت:
با این زبان و دهان که تسبیحِ خدا گفتم!
عزرائیل گفت پس از چشم.
موسی گفت با این چشم ها نورِ خدا رو دیدم!
عزرائیل گفت پس از دستانت قبض میکنم.
موسی گفت با این دست ها تورات رو گرفتم!
عزرائیل گفت پس از پا قبض میکنم...
موسی گفت با این پا به کوهِ طور رفتم.
عزرائیل هر عضوی از اعضا و جوارح رو گفت
موسی عذری آورد.
دید یهو امام صادق شدیداً گریست!
در حدِ از هوش رفتن...
گفت آقا موسی مدتهاست که وفات کرده!
چرا اینطور گریه میکنین؟
آقا فرمود برایِ موسی گریه نمیکنم
دارم برایِ جدِ غریبم حسین گریه میکنم!
بابا رجب حسینه!
شعبان حسینه!
رمضان حسینه!
بیاید از حسین بگیم کِیف کنیم
مست شیم!
خَمّارِ آتش پرست بویِ مِی رو میشنُفه!
میگن امام حسین، اهل بیت دوستمون دارن؟
دارم همینطوری جوابِ چندتا سوالِ عزیزان رو هم میدم نگید جواب ندادم!
بابا خودتونو دستِ کم گرفتید!
رسیدید به هم دیگه دست به قلبِ هم بذارید!
زائرِ قلبِ همدیگه باشید!
چرا؟
قَبرُهُ فی قُلوبِ مَن والاه!
قلبِ شماها حرمِ سیدالشهداست!
قلبِ رفیقِ هیئتیِ تو
قلبِ دوستِ تو که محبِ سیدالشهداست
حرم و شش گوشه و مَدفَنِ حسینه!
دست بکشید روی صورتِ هم...
تَبَرُک کنید غبارِ رویِ همدیگه رو
چرا؟
چون فرمود شیعیان و محبانِ ما
از اضافیِ گِلِ ما خلق شدن!
خودتونو دستِ کم نگیرید
قدرِ خودتو بِدون باباجان...
رجبُ المُرَجَبِ ما حسینه دیگه... ها؟
ببین امام صادق چه جور از حسین میگن
روزی و توشه یِ محرم همه تون ان شاء الله.
خدمتِ امام صادق بود.
پرسید آقاجان حالِ موسی کَلیمُ الله
در هنگامِ جان دادن چطور بود؟ بهم بگید...
آقاجان فرمود:
وقتی عزرائیل بر موسی نازل شد
موسی از او پرسید:
از کدوم عضو میخوای جانم رو قبض کنی؟
عزرائیل پاسخ داد از دهان...
موسی گفت:
با این زبان و دهان که تسبیحِ خدا گفتم!
عزرائیل گفت پس از چشم.
موسی گفت با این چشم ها نورِ خدا رو دیدم!
عزرائیل گفت پس از دستانت قبض میکنم.
موسی گفت با این دست ها تورات رو گرفتم!
عزرائیل گفت پس از پا قبض میکنم...
موسی گفت با این پا به کوهِ طور رفتم.
عزرائیل هر عضوی از اعضا و جوارح رو گفت
موسی عذری آورد.
دید یهو امام صادق شدیداً گریست!
در حدِ از هوش رفتن...
گفت آقا موسی مدتهاست که وفات کرده!
چرا اینطور گریه میکنین؟
آقا فرمود برایِ موسی گریه نمیکنم
دارم برایِ جدِ غریبم حسین گریه میکنم!
۱.۴k
۰۷ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.