من، زنی که به جرم زن بودن
من، زنی که به جرم زن بودن
اختیارم به جبر عادت داشت
گوش هایم به پچ پچ مردم
چشم هایم به ابر عادت داشت
به همین سرنوشت دل بستم
حرف های نگفته توی گلوم
ظرف های نشسته در دستم
اختیارم به جبر عادت داشت
گوش هایم به پچ پچ مردم
چشم هایم به ابر عادت داشت
به همین سرنوشت دل بستم
حرف های نگفته توی گلوم
ظرف های نشسته در دستم
۱۷۹
۲۳ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.