باز هم امشب

باز هم امشب
بودنت را سپردم بہ باد
ڪوله‌بار دلتنگیم را روے
دوش شعر گذاشتم
همراہ باران شدم
باریدم بر ڪوچه‌هاے
تنگ و تاریڪ شهر چشمانت
ڪاش مےآمدے
شب را مچالہ مےڪردیم
بیا ...
با آمدنت
دلتنگے را تو قفسہ ے شب
بایگانے ڪنیم
بیا ...
تا عاشقانہ هایمان را
سنجاق ڪنیم گوشہ ے شب
بیا ...
تا شبے را با هم سحر ڪنیم ...
دیدگاه ها (۰)

#دلتنگمبرای کسی که مدتهاستبی آنکه باشدهر لحظه زندگی اش کرده ...

شبــــ هاے بلندِ پاييزنبودنِ " تو " را بيشتر به رخ ميكشد ......

ای درخت پاییز منفجر شوتا پنجره در پنجره گشوده شوم..آزادی، زب...

می آيی، بيا...نمی آيی،نياچيزی كه فراوان است اينجاتنهايی بی د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط