𝙱𝚕𝚘𝚘𝚍𝚢 𝚋𝚕𝚘𝚘𝚍
𝙱𝚕𝚘𝚘𝚍𝚢 𝚋𝚕𝚘𝚘𝚍
𝙿𝚊𝚛𝚝𝟿
بیدار شدم یجای تاریک بودم مثل یه خرابه بود پلی کفش اب بود لباسم تقریبا خیس بود رفتم بیرون پرده رو کشیدم یه مغازه ی کلاه گیس فروشی خراب بود (گایز مثل rover ازkai ولی خرابش)رفتو بیرون ولی یچیزی دیدم ک دوباره برگشتم سر صندوق یه مرده خیلی زیبا بود ک داشت سیگار میکشید قیافش مثل یونگی عوضی بود ولی خیلی زیبا بود
+ببخشید شما کی هستی؟
؟؟خودت کی هستی؟!
+من...من کیم ا.ت هستم...
؟؟کیم ا.ت...اینجا چیکار میکنی کیم ا.ت؟
+نمیدونم!
خنده ای از روی عصبانیت رفت و روشو طرفت کردن قینگ میتونستی بفهمی عصبانیه یه نکاهی به اینورو انور کردی کفتی شاید اینحا مال اونه ولی بنظر نمیومد مال اون باشه
+چرا میخندی؟
؟؟تو منو نشناختی؟
+نه
=مین جه سو
با گفتنش اشک توی چشمای جمع شد و قطره قطره ریخت نمیتونستی کنترلشون کنی یهو دستو پات سرد شد همینجوری خشکت زده بود باورت نمیشد اون جلو چشمات افتاد زمینو مرد چجوری چجوری زندس
=واقعا دنبالم نگشتین؟
+یعنی چی..مگ تو مگ تو نمرده بودی...
=اون یونگی عوضی(عوضیی خودتییی)ک مثلا داداشم بود...اون بخاطر حرص و طمعش این بلارو سرم اورد
بلد شد و تو صچرتت نگاه کرد
𝙿𝚊𝚛𝚝𝟿
بیدار شدم یجای تاریک بودم مثل یه خرابه بود پلی کفش اب بود لباسم تقریبا خیس بود رفتم بیرون پرده رو کشیدم یه مغازه ی کلاه گیس فروشی خراب بود (گایز مثل rover ازkai ولی خرابش)رفتو بیرون ولی یچیزی دیدم ک دوباره برگشتم سر صندوق یه مرده خیلی زیبا بود ک داشت سیگار میکشید قیافش مثل یونگی عوضی بود ولی خیلی زیبا بود
+ببخشید شما کی هستی؟
؟؟خودت کی هستی؟!
+من...من کیم ا.ت هستم...
؟؟کیم ا.ت...اینجا چیکار میکنی کیم ا.ت؟
+نمیدونم!
خنده ای از روی عصبانیت رفت و روشو طرفت کردن قینگ میتونستی بفهمی عصبانیه یه نکاهی به اینورو انور کردی کفتی شاید اینحا مال اونه ولی بنظر نمیومد مال اون باشه
+چرا میخندی؟
؟؟تو منو نشناختی؟
+نه
=مین جه سو
با گفتنش اشک توی چشمای جمع شد و قطره قطره ریخت نمیتونستی کنترلشون کنی یهو دستو پات سرد شد همینجوری خشکت زده بود باورت نمیشد اون جلو چشمات افتاد زمینو مرد چجوری چجوری زندس
=واقعا دنبالم نگشتین؟
+یعنی چی..مگ تو مگ تو نمرده بودی...
=اون یونگی عوضی(عوضیی خودتییی)ک مثلا داداشم بود...اون بخاطر حرص و طمعش این بلارو سرم اورد
بلد شد و تو صچرتت نگاه کرد
۴.۸k
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.