من توکف یه چیزموندمبادوستم داشتیم توخیابون راه میرفتیم ا

من توکف یه چیزموندم.بادوستم داشتیم توخیابون راه میرفتیم اومدیم ازخیابون ردشیم یه بی ام و یک دفعه جلوپامون ترمزکرد.اومدیم ازپشتش ردشیم اومدعقب رفتیم جلواومدجلو.خاک برسرنمیدونم چجوری فکرکرده بودمادختریم.منم یکدفعه سرجام وایسادم دست دوستموگرفتم کنارخودم وایسوندمش.دستامونم انداختیم.بعدکه دستامونوانداختیم سرشوآوردجلوتامارودیدچشاشوعین چی گرد کردلباشوغنچه کردلبخندزدرفت.واقعاچجورفکرکرده مادختریم؟؟؟هیکل گنده و ساخته شدمون مثه دختراس یااااا...والاهنوزگیجم.
دیدگاه ها (۴)

خخخ

لایک کنیداا...

الهه حصاری خیلی باحاله.

شهرستانه...زن عموی بابام داشتن رب میپختن.حدودا2ماه پیش

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط