او می رود خدایا حرفها نگفته دارم
او می رود خدایا!!!، حرفها نگفته دارم
در سینه ام، نگارا !!،عشقت نهفته دارم
او می رَوَد از اینجا،من سَر کِشَم به هرجا
گیرم ز او نشانی،،،، خیلِ نگشته دارم
من آه و اشکِ دیده،،، او آهویی رمیده
او مرغکی غزلخوان،،من پر شکسته دارم
او می رود شتابان،، من پایی خسته دارم
او میکِشَد زِ من دست، من دست بسته دارم
یارب گواهِ من باش،،،،، او کرده تَرک ما را
من یار بی وفایی،،،،،پیمان شکسته دارم!!!
در سینه ام، نگارا !!،عشقت نهفته دارم
او می رَوَد از اینجا،من سَر کِشَم به هرجا
گیرم ز او نشانی،،،، خیلِ نگشته دارم
من آه و اشکِ دیده،،، او آهویی رمیده
او مرغکی غزلخوان،،من پر شکسته دارم
او می رود شتابان،، من پایی خسته دارم
او میکِشَد زِ من دست، من دست بسته دارم
یارب گواهِ من باش،،،،، او کرده تَرک ما را
من یار بی وفایی،،،،،پیمان شکسته دارم!!!
- ۱.۳k
- ۰۵ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط