میخواهم به محل کار پدرم، به کوچه های کودکی، به هم بازیهای
میخواهم به محل کار پدرم، به کوچه های کودکی، به هم بازیهای بچگیم زنگ بزنم.
به مسیر مدرسه ام که خنده های منو فراموش کرده ، به نیمکت های پر از یادگاری
به زنگ های تفریح مدرسه.
به زمستانی که با زمین قهر نکرده بود.
میدانم آن خاطره ها کوچ کرده اند اما میخواهم به آن روزهای گذشته برگردم.
افسوس که هیچ وسیله ارتباطی مارا به آن روزها وصل نخواهد کرد.
صد افسوس که در بد دوره ای فرزندانم کودکی میکنند.
به مسیر مدرسه ام که خنده های منو فراموش کرده ، به نیمکت های پر از یادگاری
به زنگ های تفریح مدرسه.
به زمستانی که با زمین قهر نکرده بود.
میدانم آن خاطره ها کوچ کرده اند اما میخواهم به آن روزهای گذشته برگردم.
افسوس که هیچ وسیله ارتباطی مارا به آن روزها وصل نخواهد کرد.
صد افسوس که در بد دوره ای فرزندانم کودکی میکنند.
۵.۰k
۳۰ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.