دیگه نمی خوام بهم بگی دوستت دارم. دیگه نمی خوام بهم بگی چ
دیگه نمیخوام بهم بگی دوستت دارم. دیگه نمیخوام بهم بگی چقدر برات فرق دارم و چقدر بیشتر از بقیه به من اهمیت میدی و میخوای تو زندگیت بمونم. دیگه به من از این حرفایی که خودتم از واقعی بودنشون مطمئن نیستی، نزن. تو هر وقت بهم گفتی دوستت دارم، دستمو ول کردی، قلبمو شکستی و اعتمادی که بهت داشتم رو نابود کردی. هر وقت بهم گفتی تو با بقیه برام فرق داری، بعدش به بدترین شکلِ ممکن بهم فهموندی که نه تنها بیشتر از بقیه بهم اهمیت نمیدی، بلکه تو اصلا منو یادت نمیمونه که بخوای اهمیت هم بدی. لطفا به من حرفهایِ عاشقانه نزن. من بچهتر از این حرفام و همه چیز رو باور میکنم. دلگرم میشم با حرفایِ شیرینت، بیشتر از همه به تو اعتماد میکنم، همیشه اولویتم میشی و من میشم کسی که بینهایت عاشقته و فکر میکنه توام دوستش داری. من وقتی کسی رو دوست دارم، نمیتونم بهش ضربه بزنم، نمیتونم دلش رو بشکنم، نمیتونم اشکش رو در بیارم، نمیتونم به حسی که بینمون بوده خیانت کنم، نمیتونم بهش دروغ بگم، نمیتونم وقتی دیدم ناراحت شده از دستم، نسبت به ناراحتیش بیتفاوت باشم. وقتی بهم میگی دوستم داری، برات با بقیه فرق دارم و جام تو قلبت جداست، من فکر میکنم تو یه نفر قرار نیست اذیتم کنی. قرار نیست دیگه تحتِ هیچ شرایطی ازت دور بشم، قرار نیست دستمو ول کنی و منو جا بذاری پشتِ سرت. من سادهتر از این حرفام که حدس بزنم ممکنه تو کاری بکنی که اشک تو چشمام جمع بشه و بغض گِره بندازه به گلوم. لطفا به من نگو دوستت دارم. منو بدونِ گفتنِ حرفهایِ قشنگ و عاشقانه، بدونِ گفتنِ حرفهایی که فقط حرفن و واقعیتی ندارن، دوست داشته باش. منو اندازهیِ ده تایِ بچگیامون
«منو کم ولی واقعی دوست داشته باش»
«منو کم ولی واقعی دوست داشته باش»
۲.۷k
۲۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.