تو محوطه پیاده شدیم که یه مرد پشت به ما جلوی در خونه وایس

تو محوطه پیاده شدیم که یه مرد پشت به ما جلوی در خونه وایساده بود ته یکم چشماشو ریز کرد و با دستش منو کشید پشت خودش

همه با عصبانیت به اون مرده نگا میکردن
ازش دور بودیم حدود ۴ متر و اون هنوز پشتش به ما بود


جیمین:امیدوارم اونی که فکر میکنم نباشه

شوگا:امیدوارم...

مرده متوجه ما شد اروم برگشت و از نیم رخ به ما نگا میکرد یکم رو قیافش زوم کردن و بله...


جین:وازیه فکشوو...ولی مال من بهتره:>

جینن الان وقت اینن حرفاسس؟؟

ته:جونگ سوعه؟

ا..اره

نامجون: به پلیس زنگ میزنم

سونگ جو:نه..نه..نه...این کار به نعفتون نیست
(اروم اروم نزدیک میشد)

شوگا:چی میخوای...

جونگ سو:واضح نیست؟اومدم دنبال چیزی که مال منه ولی دست ادمای اشتباهی افتاده...
(به ایون می نگاه میکنه)
یکم بیشتر رفتم پشت تهیونگ و قایم شدم

ته:کوری؟نمیبینی نمیخواد باهات بیاد؟!

جونگ سو:اگه بخوام ببرمش چیکار میکنی مثلا؟

جونگ کوک:پیست منو نگا

جونگ سو بر چشماشو میچرخونه سمت جونگ کوک و یه مشت تو صورتش خالی میشه
جوگن سو همونطوری که دمتغشو گرفته بود و اروم هی اینور اونور میشد

کوک:هااااا چهه زدممم

جونگ سو سرشو بلند کرد و از توی جیبش چاقو کشید
(دارم با صحنات دراماتیک میرینم به فیک🙂‍↕️🥰)

جونگ سو:میخوای دردناک ترشو تجربه کنی؟؟

ته:عهه منو نگاا

جونگ سو مثل احمقا یه نگاه ریز به به تهیونگ میکنه و جونگ کوک یه لگد به دست جونگ سو میزنه و چاقو رو از دستش میندازه(پسرم کمربند مشکی تکواندو داره🗿ماشالا بهش)و یه لگد به قفسه سینش میزنه و میوفته زمین

جونگ کوک:چه سبک و پوست خالی به بازو هات نمیخوره

جونگ سو سرشو میندازه پایین و شروع به خندیدن میکنه

نامجون:چته؟

جونگ سو:هیچی فقط احمقید که فک کردید تنها اومدم:]

یکی اروم از پشت تهیونگ جلو دهن ایون می رو گرفت و یه چیزه تیز روی صورت ایون می گذاشت

ته:ایون...

جونگ سو:به هر حال که فقط از خودم به عنوان طعمه استفاده کردم


جین:این همه ادم چرا ایون می


جونگ سو:ازش فیلمای خوبی میشه درست کرد منبع درامد خوبیه

شوگا:مرتیکه منحرف...

جونگ سو:تیچ اره راستش بیا اینجوری بگیم...یه دیوونم


جیمین:خوبه خودتم میدونی..

یهو ایون می یه داد از درد کشید و افتاد زمین...