گاهی باید رفت
گاهی باید رفت.
نه با شتاب نه با دل نگرانی
با قدم هایی آرام که میدانند
هر پایان دری به آغاز دیگری ست.
و گذشته را مثل برگهای پاییزی رها کرد؛
برگهایی که روزی زیبا بودند
اما اکنون زمان آن رسیده که
زمین را پوششی تازه کنند.
سفر یعنی پذیرفتن این لحظه ی نو
یعنی سبک شدن از خاطراتی که دیگر
با روحمان هماهنگ نیستند.
و شجاعت آن است که در میانه این رها کردن
به زندگی زمزمه کنیم
سلام... من آماده تولد دوباره ام.....
.
.
نه با شتاب نه با دل نگرانی
با قدم هایی آرام که میدانند
هر پایان دری به آغاز دیگری ست.
و گذشته را مثل برگهای پاییزی رها کرد؛
برگهایی که روزی زیبا بودند
اما اکنون زمان آن رسیده که
زمین را پوششی تازه کنند.
سفر یعنی پذیرفتن این لحظه ی نو
یعنی سبک شدن از خاطراتی که دیگر
با روحمان هماهنگ نیستند.
و شجاعت آن است که در میانه این رها کردن
به زندگی زمزمه کنیم
سلام... من آماده تولد دوباره ام.....
.
.
- ۵۷۵
- ۲۹ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط