آفتاب کوچک من

آفتاب کوچک من
خورشید کمان نگاه توست
بتاب تا سیراب شود
دشت آبی دستان من
آفتاب کوچک من
چشمانت را به ضیافت
شام غریبان مهمان کن
شاپرک ها هم هستند
تا نفس تیر نشسته بر گلویت را
کوچ دهند
شاید فردا ، نفس جوانمردی به نامت خورشید شود

آفتاب کوچک من

#مهدی_اورسجی
#خاص
دیدگاه ها (۱)

وقتی.دلتنگي بہ یاد ڪسي باش ڪہ دوستت دارهوقتےسڪوت.ڪردےیادڪسےب...

تو مرا ..! " یاد ڪنی یا نڪنی "باورت گر بشود یا نشود !" حرفی...

#خاص

با عشق حسین  هرڪه سروڪار ندارد خشڪیده نهالی‌س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط