رمان قلب مشکی🫀🖤

رمان قلب مشکی🫀🖤

پارت پنجم / Part5

هوسوک: درحال فکر کردن به اون عکسه که
در زده میشه
خواهرشه...؟ هوسوک..؟ هجین تو اینجا چیکار میکونی
هجین: خودت که میدونی مامان رو مغزم رفت
گفت پاشو برو ببین برادرت تو چه حالیه کارش چطوره
هوسوک: فعلا که دارم رو یه پرونده کارمیکنم
مغزم درگیرش شده واقعا چرا یه قاتل باید یه وکیل رو بکوشه اصن وکیل چیکار میتونه کرده باشه تا کشته بشه هااا......
هجین: شاید از قبل ها مشکل داشته شاید اصن وکیله میدونسته اون کیه....؟ نمیشه
هوسوک: چرا به ذهن خودم نرسید
هجین: مامان برات غذا فرستاده بیا بریم بخوریم
هوسوک: باشه

ساعت۱۱:۳۰
هوسوک: داری میری
هجین: اره فردا تو شرکت کلی کار دارم
رفتتت...
هوسوک: درو بست
نشست و به پرونده فکر کرد واقعا قابل درک نیست
فردا باید اتاقم رو بگردم ببینم چیزه دیگه نیست
شاید اون مرده یه نشونه گذاشته باشه....

میرع بخوابه🚶‍♂️

صبح ساعت ۷ میره سرکار

هوسوک : خیلی سریع وارد اتاقش میشه
ببینم چیزی نیست
پشت تابلو ها رو نگاه میکونه چیزی نیست
وباز میز رو میگرده وباز چیزی نیست
ولی یه دفع متوجه میشه که یه قاب عکس کنار بخاری هست هاااا.
اون چیه فکر کنم یه عکسه
برش میداره و یه نگاه میکونه
وون شیک: سلام آقای هوسوک
هوسوک: اهههه... سلام
دست پاچع شدع🤫
وون شیک: دنبال چیزی میگردین
هوسوک: نه فکر کردم یه چی دیدم
هیچی نیست
....
هوسوک: لبخند زورکی میزنه...

ببخشید که دیر گذاشتم چون واقعا امتحان های سختی دارم ببخشید باز🙏🙏

#BTS #Army #Taehyung #V #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین