اون شب که داشتم نماز آیات میخوندم بچه خواهرم سریع با گوش

اون شب که داشتم نماز آیات می‌خوندم بچه خواهرم سریع با گوشی مادرش عکس گرفت بعدم بلند گفت: چرا دایی داره با خدا تفنگ بازی میکنه؟!

تو نماز ترکیدم. نزدیک بود هرچی خونده بودیم بپره!

پ.ن: من حافظه‌ام ماهیه؛ داشتم رکوع‌ها رو می‌شماردم 🥲

iRaNson✍️

🇵🇸 @Roshangari_ir
دیدگاه ها (۰)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط