پارت اول
پارت اول
عشق اجباری
ا.ت: صبح از خواب بیدار شدم نگاهی به ساعت اتداختم دیدم دیرم شده با عجله بدون اینکه صبحونه بخورم حاضر شدم از خونه با سگم چوپا زدم بیرون
ته:از خواب بیدار شدم حاضر شدم صبحونه خوردم رفتم شرکت با اعجله داشتم میرفتم که یهو برخورد کردم با یه نفر
ا.ت:هی تو جلو پاتو بپا پسره الدنگ
ته:تو نیدونی الان جلو کی وایستادی حرفدهنتو مزه مزه کن بعد بگو دختره دست و پا چلوفتی
ا.ت:ببین منو یه روز یکاری میکنم التماسم کنی(غلط کردی شما)
ته:خواهیم دید
ا.ت:همچنین
ویو ا.ت :
بعد اینکه از پیش پسره الدنگ رفتم(الدنگ خودتی) یه راست سریع رفتم سمت شرکت رسیدم شرکت رئس جلسه گذاشته بود رفتیم سر جلسه یهو دیدم اون پسره الدنگ اینجاس
ویو ته:
با چیزی که تو شرکت دیدم جا خوردم دیدم دختره بی ادب اونجا بود ساکت شدم و چیزی نگفتم رفتم کنارش نشستم و بهش گفتم چیه اومدی معذرت خواهی کنی ترسیدی بلا به سرت بیارم
ا.ت:ههههه هندویج به همین خیال باش که من از تو الدنگ معذرت خواهی کنم پسره روانی(همش خودتی )..ـ..
خماری....
شرط که پارت دوم رو بزارم ۱۵دنبال کننده و۲۰پسند یا همون لایک......
عشق اجباری
ا.ت: صبح از خواب بیدار شدم نگاهی به ساعت اتداختم دیدم دیرم شده با عجله بدون اینکه صبحونه بخورم حاضر شدم از خونه با سگم چوپا زدم بیرون
ته:از خواب بیدار شدم حاضر شدم صبحونه خوردم رفتم شرکت با اعجله داشتم میرفتم که یهو برخورد کردم با یه نفر
ا.ت:هی تو جلو پاتو بپا پسره الدنگ
ته:تو نیدونی الان جلو کی وایستادی حرفدهنتو مزه مزه کن بعد بگو دختره دست و پا چلوفتی
ا.ت:ببین منو یه روز یکاری میکنم التماسم کنی(غلط کردی شما)
ته:خواهیم دید
ا.ت:همچنین
ویو ا.ت :
بعد اینکه از پیش پسره الدنگ رفتم(الدنگ خودتی) یه راست سریع رفتم سمت شرکت رسیدم شرکت رئس جلسه گذاشته بود رفتیم سر جلسه یهو دیدم اون پسره الدنگ اینجاس
ویو ته:
با چیزی که تو شرکت دیدم جا خوردم دیدم دختره بی ادب اونجا بود ساکت شدم و چیزی نگفتم رفتم کنارش نشستم و بهش گفتم چیه اومدی معذرت خواهی کنی ترسیدی بلا به سرت بیارم
ا.ت:ههههه هندویج به همین خیال باش که من از تو الدنگ معذرت خواهی کنم پسره روانی(همش خودتی )..ـ..
خماری....
شرط که پارت دوم رو بزارم ۱۵دنبال کننده و۲۰پسند یا همون لایک......
۳.۷k
۰۸ دی ۱۴۰۲