و من همیشه سکوت کرده ام،
و من همیشه سکوت کرده ام،
جایی که باید فریاد می شد تک تک سلول هایم؛
زبانم را گاز گرفته ام
و طعم ترش خون گلوی بی کسی هایم را سوزانده است.
من متهم ردیف اول قتل خویشم
و محکومم به حماقت های بیشمار،
من باز هم سکوت می کنم،
حتی پای میز محاکمه،
صدای چکش قاضی در گوش های عدالت،
چشمهایم را می بندم،
باز هم تبرئه شدم!
نه این عدالت نیست!
جایی که باید فریاد می شد تک تک سلول هایم؛
زبانم را گاز گرفته ام
و طعم ترش خون گلوی بی کسی هایم را سوزانده است.
من متهم ردیف اول قتل خویشم
و محکومم به حماقت های بیشمار،
من باز هم سکوت می کنم،
حتی پای میز محاکمه،
صدای چکش قاضی در گوش های عدالت،
چشمهایم را می بندم،
باز هم تبرئه شدم!
نه این عدالت نیست!
۱.۰k
۲۰ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.