بباف مویت را مگر مرا آن مو طناب دار شود

بباف مویت را، مگر مرا آن مو طناب دار شود
مرا بکش بالا، چنان که عاطفه‌ات، جریحه‌دار شود

مرا بخندان ای، مرا بگریان ای، که مرده‌ایست قلیل
کسی که حاضر نیست، نه شادمان شود و نه سوگوار شود

کسی به شدتِ تو، به صخره‌ام کوبید، و من فرو رفتم
به قعر دریاها، که قعرِ دریاها پُر از مزار شود

بباف دارم را، و روزگارم را، سیاه کن آن‌گاه
مرا بکِش بالا، چنان که خرخره‌ام، جریحه‌دار شود

علاجِ دلتنگی، #زیارت است و غم است، و ناامید شدن
جهان مگر با غم، به ناامید شدن، امیدوار شود

به دستِ مرگ مگر، تو را هوس نکنم
که زنده‌ایست علیل، گناهکاری که
به توبه می‌خواهد، درستکار شود

زبان چموشِ من است، بگو پیاده شود
کسی که می‌ترسد، گوش قطارِ من است
به هر که سیلی نیست، بگو سوار شود

بباف دارم را، و روزگارم را، سیاه کن آن‌گاه
مرا بکِش بالا، چنان‌که خرخره‌ام، جریحه‌دار شود...
دیدگاه ها (۰)

ممنون از اینکه آمدی آقای ما شدی....#میرزامحمدی #حسین_جان #مح...

ساعت رفتن جان از بدن یک خواهر …#سیدحمیدرضا_برقعی #عاشورا #سا...

هم از سکوت گریزان، هم از صدا بیزارچنین چرا دلتنگم؟! چنین چرا...

از وقتی که یادم می آیدما مردم بفرما زدن هستیممردم نه امکان ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط