کاپیتولاسیون شکار
****کاپیتولاسیون شکار****
وقت آن رسیده دغدغههای سازمان محیطزیست از شکل پوپولیستی فعلی که تنها در شکل فانتزی حمایت از سگهای ولگرد و مبارزه با کشاورزی به بهانه کمآبی یا صیانت از باندهای مافیایی واردات بنزین و اختلال پارازیتی بیبیسی ظاهر میشود، تغییر کرده و در حوزههای حقیقی همچون شکار، آلودگی هوا، زمینخواری، آلودهسازی محیطزیست با فاضلاب کارخانهها و کودهای شیمیایی، بذرهای تراریخته وارداتی و ریزگردها فعال شود.
حیات خلوت شکار ویژه؛ آن سوی حمایت از واردات بنزین
به گزارش جهان، روزنامه وطن امروز نوشت:
در شرایطی که سازمان محیطزیست به واسطه تبلیغات وسیع تلویزیونی معصومه ابتکار و شیفت فعالیتهای زیستمحیطی از سطح ملی به سطح شخصی، از یک معاونت دولتی به سازمانی پرسروصدا اما کماثر تبدیل شده، برخی زیرساختهای تعبیه شده در این مرکز کماکان از تضاد قابل توجهی با وظایف قانونی برخوردار است.
ما در این یادداشت از تمرکز بر پروندههای موردی همچون وضعیت باغوحشهای ایرانی و قصابی مجوزدار ۳۷گوزن زرد اروپایی برای تهیه استیک ویژه به اسم خوراک حیوان و مرگ پلنگ مصدوم به واسطه سهلانگاری این سازمان و شکار ۵ پلنگ در فروردین امسال و وضعیت نابسامان گونههای در معرض خطر و کمیابی همچون یوزپلنگ ایرانی پرهیز میکنیم و تنها تلاش داریم نگاه مسؤولان و مردم را به سمت برخی پروندههای مهم پنهان نگاه داشته شده اما سودآور جلب کنیم.
از جمله این موارد میتوان به قانونی باقی ماندن «آییننامه شکار ویژه» در فضای آکنده از شعارهای زیستمحیطی مدعیان اشاره کرد که اتفاقا در سال ۸۲ و در ایام اصلاحات که خود معصومه ابتکار عهدهدار ریاست سازمان محیطزیست بود، به تصویب هیات دولت رسید.
آییننامهای که پس از سالها فعالیت نافرجام فعالان حقیقی حوزه محیطزیست، سرانجام با ورود بموقع مجلس شورای اسلامی در آستانه لغو قرار گرفته و امیدواریم با درایت مجلس «کاپیتولاسیون شکار» در ایران پایان یابد.
براساس ماده یک آییننامه شکار ویژه، «اجرای برنامه شکار توسط مقامات عالیرتبه کشورهای خارجی در ایران از شمول ضوابط و دستورالعملهای عمومی شکار مستثنا بوده و تابع مقررات این آییننامه است». به این ترتیب عملا دیپلماتها و اتباع متمول خارجی صاحب حقی فراملی اما قانونی در محیطزیست ایران میشوند.
هر چند موضوع این آییننامه شکار «گونههای در معرض خطر» همچون یوزپلنگ و هوبره و امثالهم نیست اما تجربه نشان داده دیپلماتها و مقامات خارجی پس از شکار چنین مواردی نیز به علت مصونیت دیپلماتیک و ضعف قوانین با تنبیه سخت کیفری مواجه نمیشوند و احتمالا در صورت صلاحدید کمیته مشترک وزارت خارجه و سازمان محیطزیست به پرداخت جریمه مالی محکوم خواهند شد!
راز مشاهده انبوهی از تصاویر یادگاری شکارچیان چشم آبی با لاشه گونههای به اصطلاح «حفاظتشده» و در معرض خطر ایرانی در مراتع کشورمان همین موضوع است. برخلاف فضاسازیهای رسانهای گاه و بیگاه ابتکار و همکاران درباره شبکه قاچاق شکار در ایران، شکارچیان خلافکار اما متمول اروپایی و آمریکایی عملا نمیتوانند در یک نصف روز به صورت غیرقانونی به کشور وارد شده و پس از شکار تعداد قابلتوجهی گونههای حیاتوحش ایران به قول معروف «یواشکی» پا به فرار گذارند. اغلب شکارچیان یادشده به صورت قانونی و با کسب مجوز و راهنما و سگهای شکاری تربیت شده از مرزهای قانونی در قالب تیمهای گردشگری شکار، وارد کشور شده و بدون ترس و پنهان کردن صورت خود و راهنمای محلیشان اقدام به ثبت خشنترین تصاویر یادگاری با حساسترین گونههای درمعرض خطر محیطزیست ایران میکنند. غیر از این اگر باشد، باید از سازمان محیطزیست پرسید چرا با کمک گرفتن از وزارت امور خارجه و حامیان محلی حیاتوحش ایران اقدام به شناسایی شکارچیان شهیر یادشده نکردهاند و این به اصطلاح باند برخوردار از ناحق «کاپیتولاسیون شکار» را با درخواست لغو «آییننامه شکار ویژه» درهم نکوبیدهاند؟!
ادامه مطلب
http://jahannews.com/vdch6vnkz23nimd.tft2.html
وقت آن رسیده دغدغههای سازمان محیطزیست از شکل پوپولیستی فعلی که تنها در شکل فانتزی حمایت از سگهای ولگرد و مبارزه با کشاورزی به بهانه کمآبی یا صیانت از باندهای مافیایی واردات بنزین و اختلال پارازیتی بیبیسی ظاهر میشود، تغییر کرده و در حوزههای حقیقی همچون شکار، آلودگی هوا، زمینخواری، آلودهسازی محیطزیست با فاضلاب کارخانهها و کودهای شیمیایی، بذرهای تراریخته وارداتی و ریزگردها فعال شود.
حیات خلوت شکار ویژه؛ آن سوی حمایت از واردات بنزین
به گزارش جهان، روزنامه وطن امروز نوشت:
در شرایطی که سازمان محیطزیست به واسطه تبلیغات وسیع تلویزیونی معصومه ابتکار و شیفت فعالیتهای زیستمحیطی از سطح ملی به سطح شخصی، از یک معاونت دولتی به سازمانی پرسروصدا اما کماثر تبدیل شده، برخی زیرساختهای تعبیه شده در این مرکز کماکان از تضاد قابل توجهی با وظایف قانونی برخوردار است.
ما در این یادداشت از تمرکز بر پروندههای موردی همچون وضعیت باغوحشهای ایرانی و قصابی مجوزدار ۳۷گوزن زرد اروپایی برای تهیه استیک ویژه به اسم خوراک حیوان و مرگ پلنگ مصدوم به واسطه سهلانگاری این سازمان و شکار ۵ پلنگ در فروردین امسال و وضعیت نابسامان گونههای در معرض خطر و کمیابی همچون یوزپلنگ ایرانی پرهیز میکنیم و تنها تلاش داریم نگاه مسؤولان و مردم را به سمت برخی پروندههای مهم پنهان نگاه داشته شده اما سودآور جلب کنیم.
از جمله این موارد میتوان به قانونی باقی ماندن «آییننامه شکار ویژه» در فضای آکنده از شعارهای زیستمحیطی مدعیان اشاره کرد که اتفاقا در سال ۸۲ و در ایام اصلاحات که خود معصومه ابتکار عهدهدار ریاست سازمان محیطزیست بود، به تصویب هیات دولت رسید.
آییننامهای که پس از سالها فعالیت نافرجام فعالان حقیقی حوزه محیطزیست، سرانجام با ورود بموقع مجلس شورای اسلامی در آستانه لغو قرار گرفته و امیدواریم با درایت مجلس «کاپیتولاسیون شکار» در ایران پایان یابد.
براساس ماده یک آییننامه شکار ویژه، «اجرای برنامه شکار توسط مقامات عالیرتبه کشورهای خارجی در ایران از شمول ضوابط و دستورالعملهای عمومی شکار مستثنا بوده و تابع مقررات این آییننامه است». به این ترتیب عملا دیپلماتها و اتباع متمول خارجی صاحب حقی فراملی اما قانونی در محیطزیست ایران میشوند.
هر چند موضوع این آییننامه شکار «گونههای در معرض خطر» همچون یوزپلنگ و هوبره و امثالهم نیست اما تجربه نشان داده دیپلماتها و مقامات خارجی پس از شکار چنین مواردی نیز به علت مصونیت دیپلماتیک و ضعف قوانین با تنبیه سخت کیفری مواجه نمیشوند و احتمالا در صورت صلاحدید کمیته مشترک وزارت خارجه و سازمان محیطزیست به پرداخت جریمه مالی محکوم خواهند شد!
راز مشاهده انبوهی از تصاویر یادگاری شکارچیان چشم آبی با لاشه گونههای به اصطلاح «حفاظتشده» و در معرض خطر ایرانی در مراتع کشورمان همین موضوع است. برخلاف فضاسازیهای رسانهای گاه و بیگاه ابتکار و همکاران درباره شبکه قاچاق شکار در ایران، شکارچیان خلافکار اما متمول اروپایی و آمریکایی عملا نمیتوانند در یک نصف روز به صورت غیرقانونی به کشور وارد شده و پس از شکار تعداد قابلتوجهی گونههای حیاتوحش ایران به قول معروف «یواشکی» پا به فرار گذارند. اغلب شکارچیان یادشده به صورت قانونی و با کسب مجوز و راهنما و سگهای شکاری تربیت شده از مرزهای قانونی در قالب تیمهای گردشگری شکار، وارد کشور شده و بدون ترس و پنهان کردن صورت خود و راهنمای محلیشان اقدام به ثبت خشنترین تصاویر یادگاری با حساسترین گونههای درمعرض خطر محیطزیست ایران میکنند. غیر از این اگر باشد، باید از سازمان محیطزیست پرسید چرا با کمک گرفتن از وزارت امور خارجه و حامیان محلی حیاتوحش ایران اقدام به شناسایی شکارچیان شهیر یادشده نکردهاند و این به اصطلاح باند برخوردار از ناحق «کاپیتولاسیون شکار» را با درخواست لغو «آییننامه شکار ویژه» درهم نکوبیدهاند؟!
ادامه مطلب
http://jahannews.com/vdch6vnkz23nimd.tft2.html
- ۱.۲k
- ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط