به پاییز بگو اگر می آیی

به پاییز بگو اگر می آیی
با صدای خش خش جاروی رفتگر بربرگهای خیابان بیا
با مدادشترنشان، با پاک کن دورنگ بیا
با بوی کاغذ کاهی
با نایلون پشت جلد کتاب بیا

به پاییز بگو اگر می آیی
با نان و پنیر ، یک استکان چای شیرین
با بوسه مادر بیا
باقصه های صبح رادیو
با لبخند همکلاسی
با سلام فراش مدرسه بیا

بیا
برگ های زرد را از دستم بگیر

خاطراتم را نمی دهم
بگذار سبز بماند
دیدگاه ها (۱)

گاهی قلبت را آرام کن..یک وقتهایی بنشین و خلوت کن با تمام سکو...

یاد ِ آن روزی که ما هم "آب بابا" داشتیمدفتر ِ خط خورده ی ِ م...

ﺷﺎﻣﻠﻮﮔﺎﻫﯽ ﺳﮑﻮﺕ ﺷﺮﺍﻓﺘﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻦ ﻧﺪﺍﺭﺩ ...ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﻓﺸﺎﺭ ﺯﻧ...

چقدر این متن رو دوست دارم :ﺩﻭﺗﺎ ﺩﺳﺘﺎﺷﻮ ﻣﺸﺖ ﮐﺮﺩ ﺟﻠﻮﻡ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط