pt5
pt5
(ما دوتا بهترینم)
ا.ت ویو
پاشدم رفتم بیرون ی لباس دیگ پوشیدم تهیونگ هم بیرون بود ک ی سفره خیلی قشگ صبحانه چیده بود
ا.ت: تهیونگ صبح بخیر
تهیونگ: ا.ت بیدار شدس صبح تو هم بخیر بودو بیا صبحانه بخوریم و بریم بیرون
ا.ت : باشه . فقط کجا؟
تهیونگ : خالا بخور میفهمی
( بعد از صبحانه )
اوت ویو
من رفتم ک ی لباس دیگ بپوشم تهیونگ هم اماده ذوی مبل منتظر من بود .
بالاخره اماده شدم و رفیتیم سوار ماشین شدیم ...........
و رسیدیم ب ی بستنی فروشی خیلی بزرگ و باکلاس ک لب ساحل و از ماشین پیاده شدیم و وارد شدیم
تهیونگ : ا.ت تو هم بستنی میخوای ؟
ا.ت : بله چرا ک نه
( بیشتر وقتا کره ای ها بستنی قیفی هاشونو با قاشوق میخورن )
تهیونگ ویو
من بستنی رو گرفتم و پولو حساب کردم و رفتیم روی یکی از صندلی ها نشستیم و شروع بهوردن کردیم
ا.ت ویو
من داشتم بستنی رو میخوردن ک تهیونگ اومد با قاشوق خودش بهم بستنی بده و ادای هواپیمارو دراور و منم دهنمو بازکردم ک ی دفعه قاشوقو برد نزدیک دهان خودش
تهیونگ : گول خوردی خانوم کوچولو ( با خنده )
تهیونگ ویو
چند دقیقه بعدش دیدم ا.ت قاشوق خودشو پر بستنی کرده و نزدیک دهن من اورد ولی من دهنمو باز نکردم
ا.ت: من باهات کاری ندارم اقا کوچولو ( با خنده )
تهیونک ویو
منم دهنمو باز کردم ولی اون قاشوقو نزاشت تو دهنم زد ب نوک بینیم وخندید فرار کرد منم دنبالش کردم و دیگ خیلی ب آب نزدیک شد منم دیگ دنبالش نکردم فقط پرتش کردم تو اب .
اوت ویو
تهیونگ منو پرت کرد تو اب منم با خنده اومدم بیرون و با کلی در دسر اونو انداختم تو اب حالا ن دیگ اون لباس داشت ن من
و رفتیم لباس بخریم.....
بقیش برای پارت بعد
اگ قلط املایی داره ببخشید
شرایت ده تا لایک و حالا چند تا کامنت ( خیلی هم واجب نی)
(ما دوتا بهترینم)
ا.ت ویو
پاشدم رفتم بیرون ی لباس دیگ پوشیدم تهیونگ هم بیرون بود ک ی سفره خیلی قشگ صبحانه چیده بود
ا.ت: تهیونگ صبح بخیر
تهیونگ: ا.ت بیدار شدس صبح تو هم بخیر بودو بیا صبحانه بخوریم و بریم بیرون
ا.ت : باشه . فقط کجا؟
تهیونگ : خالا بخور میفهمی
( بعد از صبحانه )
اوت ویو
من رفتم ک ی لباس دیگ بپوشم تهیونگ هم اماده ذوی مبل منتظر من بود .
بالاخره اماده شدم و رفیتیم سوار ماشین شدیم ...........
و رسیدیم ب ی بستنی فروشی خیلی بزرگ و باکلاس ک لب ساحل و از ماشین پیاده شدیم و وارد شدیم
تهیونگ : ا.ت تو هم بستنی میخوای ؟
ا.ت : بله چرا ک نه
( بیشتر وقتا کره ای ها بستنی قیفی هاشونو با قاشوق میخورن )
تهیونگ ویو
من بستنی رو گرفتم و پولو حساب کردم و رفتیم روی یکی از صندلی ها نشستیم و شروع بهوردن کردیم
ا.ت ویو
من داشتم بستنی رو میخوردن ک تهیونگ اومد با قاشوق خودش بهم بستنی بده و ادای هواپیمارو دراور و منم دهنمو بازکردم ک ی دفعه قاشوقو برد نزدیک دهان خودش
تهیونگ : گول خوردی خانوم کوچولو ( با خنده )
تهیونگ ویو
چند دقیقه بعدش دیدم ا.ت قاشوق خودشو پر بستنی کرده و نزدیک دهن من اورد ولی من دهنمو باز نکردم
ا.ت: من باهات کاری ندارم اقا کوچولو ( با خنده )
تهیونک ویو
منم دهنمو باز کردم ولی اون قاشوقو نزاشت تو دهنم زد ب نوک بینیم وخندید فرار کرد منم دنبالش کردم و دیگ خیلی ب آب نزدیک شد منم دیگ دنبالش نکردم فقط پرتش کردم تو اب .
اوت ویو
تهیونگ منو پرت کرد تو اب منم با خنده اومدم بیرون و با کلی در دسر اونو انداختم تو اب حالا ن دیگ اون لباس داشت ن من
و رفتیم لباس بخریم.....
بقیش برای پارت بعد
اگ قلط املایی داره ببخشید
شرایت ده تا لایک و حالا چند تا کامنت ( خیلی هم واجب نی)
۴۰.۰k
۰۸ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.