باورم نمیشه که تونستم بدستت بیارم، کی فکرشو میکرد بتونم م
_باورم نمیشه که تونستم بدستت بیارم، کی فکرشو میکرد بتونم ماهِ آسمونِ قلبمو تو دستام بگیرم و با داشتنش بال پرواز دربیارم؟ از غرور داشتنش به خودم ببالم و منی که تا قبل از ملاقاتش و پی بردن به وجودش یه جنازهٔ بی حس بودم، بعد از خیره شدن به چشمای مهتابیش دوباره به زندگی برگردم.. تو به من روح بخشیدی عزیزکرده، شدی قلبم و ازت میخوام تا مدت طولانی ای به تپیدن ادامه بدی
"سال ٢٠٢٤ میلادي، ویلیام، عزیزکردهٔ مآه"
"سال ٢٠٢٤ میلادي، ویلیام، عزیزکردهٔ مآه"
۱.۰k
۰۷ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.