خیال داشتنت داستان همون آدم مسته که میخاد ستاره هارو با

‏خیال داشتنت داستان همون آدم مسته که میخاد ستاره هارو با دست بچینه...!

🍂
دیدگاه ها (۱)

+چشات چہ رنگیہ؟–چشام رنگے نیس–ولے شبا قرمز میشہ :)🍂

از خواب چو برخیزماول تو به یاد آیی..."مولانا"

I still can't believe that you left.من هنوز نمیتونم باور کنم...

تو زندگی من اتفاقای خوب با دقت راه میرن که نیوفتَن

خیال داشتنتمثل یک شب آرام و رویایی استکه ستاره ها در آن می ر...

تقریبا سه سالی هست که تو ویسم تجربه هایی به دست اوردم دوست پ...

پشتِ این پنجره دلتنگ تماشای توامکاش سنگی بزنی شیشه‌ی تنهای م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط