غزلیات
📜
#غزلیات
#رهی_معیری
#غزل_اول
چون #زلف تو ام جانا در عین #پریشانی
چون باد سحرگاهم در بی سر و سامانی
من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو #عشقی و تو #جانی
خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینم
تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی
ای #شاهد افلاکی در #مستی و در پاکی
من چشم ترا مانم تو #اشک مرا مانی
در سینه سوزانم مستوری و مهجوری
در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی
من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی
من سلسله موجم تو سلسله جنبانی
از آتش سودایت دارم من و دارد #دل
داغی که نمی بینی دردی که نمی دانی
دل با من و #جان بی تو نسپاری و بسپارم
کام از تو و تاب از من نستانم و بستانی
ای چشم #رهی سویت کو چشم رهی جویت ؟
روی از من #سر_گردان شاید که نگردانی
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
#غزلیات
#رهی_معیری
#غزل_اول
چون #زلف تو ام جانا در عین #پریشانی
چون باد سحرگاهم در بی سر و سامانی
من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو #عشقی و تو #جانی
خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینم
تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی
ای #شاهد افلاکی در #مستی و در پاکی
من چشم ترا مانم تو #اشک مرا مانی
در سینه سوزانم مستوری و مهجوری
در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی
من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی
من سلسله موجم تو سلسله جنبانی
از آتش سودایت دارم من و دارد #دل
داغی که نمی بینی دردی که نمی دانی
دل با من و #جان بی تو نسپاری و بسپارم
کام از تو و تاب از من نستانم و بستانی
ای چشم #رهی سویت کو چشم رهی جویت ؟
روی از من #سر_گردان شاید که نگردانی
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
- ۷۱۴
- ۱۷ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط