مولوی

#مولوی

ای علی که جمله عقل و دیده‌ای
شمه‌ ای واگو از آنچه دیده‌ای

تیغ حلمت جان ما را چاک کرد
آب علمت خاک ما را پاک کرد

بازگو دانم که این اسرار هوست
زانک بی شمشیر کشتن کار اوست

باز گو ای باز عرش خوش‌شکار
تا چه دیدی این زمان از کردگار

چشم تو ادراک غیب آموخته
چشمهای حاضران بر دوخته

راز بگشا ای علی مرتضی
ای پس از سؤ القضا حسن القض
دیدگاه ها (۲)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط