سناریو
#سناریو
~ وقتی باهاشون تند حرف میزنی و اونا خیلی ناراحت میشن ( بهشون میگی دیگه نمیخوام باهات باشم )
~ نامجون :.... ات شاید از تو دیگه انتظار نداشتم.....
~ جین : اون تند تر شروع میکنه به چیز گفتن
~ شوگا : خنثی نگاهت میکنه و وقتی حرفات تموم شد میکه : حالا میشه منطقی حرف بزنیم؟
~ جیهوپ : حرفای زیادی برای گفتن داره اما سکوت میکنه و با بغض فقط گوش میده
~ جیمین : از خونه میزنه بیرون
~ تهیونگ : میره جلو و محکم بغ..لش میکنه و میگه : میشه وقتی ناراحتی فقط سکوت کنی؟
~ جونگکوک : سرش رو میندازه پایین و سعی میکنه چیزی بگه اما بغضی که داره نمیذاره
~ وقتی باهاشون تند حرف میزنی و اونا خیلی ناراحت میشن ( بهشون میگی دیگه نمیخوام باهات باشم )
~ نامجون :.... ات شاید از تو دیگه انتظار نداشتم.....
~ جین : اون تند تر شروع میکنه به چیز گفتن
~ شوگا : خنثی نگاهت میکنه و وقتی حرفات تموم شد میکه : حالا میشه منطقی حرف بزنیم؟
~ جیهوپ : حرفای زیادی برای گفتن داره اما سکوت میکنه و با بغض فقط گوش میده
~ جیمین : از خونه میزنه بیرون
~ تهیونگ : میره جلو و محکم بغ..لش میکنه و میگه : میشه وقتی ناراحتی فقط سکوت کنی؟
~ جونگکوک : سرش رو میندازه پایین و سعی میکنه چیزی بگه اما بغضی که داره نمیذاره
۱۸.۰k
۳۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.