بیا مرا آغوش باش

   
بیا مرا آغوش باش
و بہ اندازه‌ے
تمام دوستت‌دارم‌هایی کہ بدهڪارے
بہ خود بچسبان
نڪَاهم ڪن و از چشم‌هایم
ناڪَفتہ‌هایم را بخوان ؛
تو نبودے
و من با چشم‌هایت زندڪَی ڪرده‌ام
از لب‌هایت بوسہ نوشیده‌ام
و
در هواے داشتنت نفس ڪشیده‌ام ؛

دلتنڪَم
بیا تا دلتنڪَی‌ام را
در ڪَهواره‌ے دستانت تاب دهم
و تنهایی‌ام را در بستر آغوشت خواب ڪنم
بیا مرا آغوش باش...
دیدگاه ها (۱)

هنگامی که از خودت می‌پرسی عشق چیستدو دست آتشین را تصور کن که...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط